دينادينا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
آتناآتنا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

فسقلی های من😍

خوشمزه ترین انگور دنیا!!

سلام مامانی من سلام انگور من امروز شما نه هفته ای شدی عزیزکم و اندازه یه انگور کوچمولو و خوشمزه!!! هفته ۹ کودک شما چگونه تغییر می کند؟ اكنون اندازه كودك شما در حدود 2.5 سانتي متر (حدود اندازه يك دانه انگور) است و وزن او در حدود چند گرم است، اما از آنجا كه ساختار فيزيكي بدن او شكل گرفته است، آمادگي آن را دارد كه به سرعت وزن اضافه كند. او هر روز به يك انسان كامل شبيه تر مي شود. دنبالچه جنيني او كاملا از بين رفته است و اجزاء بدن او (شامل اندامها، ماهيچه ها و اعصاب) آرام آرام شروع به كار خواهند كرد. پلكهاي او در حالت بسته قرار دارند و تا قبل از هفته بيست و هفتم باز نخواهند شد. او هم اكنون نرمه گوش دارد و در آخر اين هفته، بخشهاي داخلي ...
14 فروردين 1390

سال نو با تو

سلام عزیزم خوشگل من.... تو که انقده خوبی که اصلا اصلا مامانی رو اذیت نمیکنی امروز بنا بر سن سونو ت چهار روزه که بهم متصل شدیم یعنی ۸ هفته و ۴ روزه ات هست ولی بنابر سنی که من خودم میدونم شما امروز ۵ هفته ات شده حالا کدوم درسته خبر ندارم قراره یکشنبه برم پیش خانم دکتر بپرسم که بلاخره کدوم درسته و شما چه تاریخی باید قدم خوشگل و مبارکت رو بذاری توی این دنیا جینگیلی من مامان من نمیدونم چطور حرفام رو برات بزنم میدونی که مامانی این چند روزه احساساتش جریحه دار شده توسط کسایی که مثلا فامیل هستن ولی بدتر از صدتا دشمن اند نمیخوام برات بنویسم تا بعدا بخونی و نظرت نسبت بهشون عوض بشه آخه من یا مامان با فرهنگم!!!! مامانی خسته شدم خیل...
11 فروردين 1390

برف مياد اونم چقدرررررررررر

سلام فسقلي مامان خوبي جات گرم ونرمه؟ ماماني كه حسابي سردشه ....آخه اينجا داره برف مياد اينقدر هم زيااااااااااااااااده كه نگو ماماني و بابايي عاشششششششقه برفن تو هم وقتي دنيا بياي حتما عاشقش ميشي عزيز من نفس من اكسيژن من بابايي هي به من زنگ ميزنه ميگه برو برف و ببين داره هي بيشتر ميشه ميگه كه به شما هم نشونش بدم آخه معلوم نيست كه ديگه كي برف بياد الانم يه هفته به عيده و داره برف مياد   ماماني من دلم برات يه ذره شده فردا قراره كه برم سونو گرافي ببينم اون قلب كوچولوت تشكيل شده يا نه؟ واي ماماني خواهشا قلبت رو بيار جلوي دوربين كه ماماني بيشتر از اين نگرانت نباشه  باشه گل من؟ خيلي خيلي دوست دارم عزيزمن اكسيژن من اصلا ...
11 فروردين 1390

عيدت مبارك فسقلي من

سلام مامان من چند روزه ميخوام بيام برات حرفهاي دلم و بنويسم اما نميشد امشب ساعت ۲و ۵۰ دقيقه سال نو ميشه سالي كه ان شا الله شما رو توي بغل ميگيرم  يعني ميشه؟؟؟؟؟؟ ماماني من ويار من برعكس خيلي ها ست ............همه صبحها حالشون بده ولي من غروب كه ميشه حالم بهم ميريزه اعصابم خورد ميشه هيچ چيز خوشحالم نميكنه حتي اين چند روزه كه رفتم كلي لباس و كفش و وسايل بارداري خريدم كاملا با غصه رفتم تو مغازه و كاملا غم انگيز با خريدم اومد بيرون همه اينا تقصير شماست ها؟   ديروز اومدم بعد از چندين روز از اومدن شما شكلات مورد علاقه ام رو بخورم اولش اجازه دادي و بهم چسبيد اما چشمت روز بعد نبينيه يك ربع بعد چنان حالم بهم خورد كه تا شب نتونس...
29 اسفند 1389

خدایاااااااااااااااااااااا شکررررررررررررررررر

سلام مامانی من سلام ۵ میلی متری من!!! الهی قربون اون اندازه کوچمولت بشم من قربونت برم من مامانجون الان از سونو اومدم  و خدا رو هزار بار شکر همه چیزت خوب و طبیعی بود مامانی من فسقلی من اون قلب کوچولوت تشکیل شده بود و خانم دکتر سن ات رو شش هفته و دوروز تشخیص داد ولی ما که میدونیم تو فقط ۴ هفته ات هست خانم دکتر چند بار بلندگو رو روشن کرد تا صدای نازنین قلبت رو بشنویم ولی صدایی نشنیدیم البته خانم دکتر گفت که چون شما خیلی کوچول موچولویی هنوز زوده که بخواییم صداش رو بشنویم ایشالله چند هفته دیگه وای مامانی امروز از ته دل گریه کردم نه از ناراحتی از خوشحالی تاحالا از شادی اینطوری اشک نریخته بودم...........دوستت دارم عزیزکم میخوام...
24 اسفند 1389

دلشوره

سلام جيگر من واي ماماني نميدونم چرا هي دلم ميخواد بيام اينجا و برات بنويسم از احساسم از نگرانيهام از دلشوره هام............واي مامان تا فردا من دق ميكنم يعني فردا چي ميشه ميدوني همش تقصير داداشيته ....آخه يه دفعه از پيش ما رفت و ماماني خيلي خيلي غصه خورد هنوز هم براش گريه ميكنم عزيزم   دلم نميخواد تو مثل اون بشي يه وقت زود نياي كه بخواي زود بري  خواهشا سرموقع بيا ماماني حواست رو خوب جمع كن كه تمام سلولهاتو درست سر جاشون بذاري خب؟؟ قربون اون سلولهاي خوشگلت بشم من ماماني من سالم دنيا بيا                      &...
23 اسفند 1389

سلام عزیز مامان

سلام فسقلی من خوبی مامانی قربونت بشم من بلاخره بعد از هزار سال موفق شدم اراده کنم و برای شما بنویسم خوبی عزیزم قربون اون سلولهای کوچولوت برم من بذار از اول برات بنویسم فکر کنم شما روز ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ بوجود اومدی ........ روز ۵ اسفند مامانی بی بی چک گذاشت و یه خط خیلی خیلی کمرنگ دید البته برای دیدنش احتیاج به چشم دل داشت!!!  ولی بخاطر همون خط انقده ذوق کرد که داشت پس میافتاد  دلش میخواست همون روز بره آزمایش بده ولی ....اونروز ۵ شنبه بود و باید صبر میکردم تا شنبه خلاصه شنبه ۷ اسفند آزمایش دادیم با هزارتا خوشحالی ....ولی وقتی رفتیم جواب بگیریم دکتر آزمایشگاه بی عقل و نادان و..... به من گفت که بتات خیلی پایینه  دل مام...
22 اسفند 1389