دلشوره
سلام جيگر من
واي ماماني نميدونم چرا هي دلم ميخواد بيام اينجا و برات بنويسم
از احساسم از نگرانيهام از دلشوره هام............واي مامان تا فردا من دق ميكنم
يعني فردا چي ميشه ميدوني همش تقصير داداشيته ....آخه يه دفعه از پيش ما رفت و ماماني خيلي خيلي غصه خورد هنوز هم براش گريه ميكنم عزيزم
دلم نميخواد تو مثل اون بشي يه وقت زود نياي كه بخواي زود بري خواهشا سرموقع بيا
ماماني حواست رو خوب جمع كن كه تمام سلولهاتو درست سر جاشون بذاري خب؟؟ قربون اون سلولهاي خوشگلت بشم من ماماني من سالم دنيا بيا
ولش كن ببخشيد ماماني انگار دارم اضطرابام رو روي تو هم خالي ميكنم ببخشيد بوس
بهت استرس وارد نشه خوشگلم؟؟..... من تورو به خداي مهربون سپردم و ميدونم كه مواظب هميشه و هميشه هست پس استرس ممنوع!!
خب ماماني قراره مامانجونت بياد اينجا تا دوباره شمارو ببينه اييييييييييييينقده دوستت داره كه نگو......... اينجا خيلي ها دوستت دارن و لحظه شماري ميكنن براي آبان ۹۰ كه شما قدم گلت رو بذاري روي چشم ما
فداي اون پاهاي خوشملت بشم قربون اون دستاي كپليت بشم من بخورمت من جيگر مامان عسل مامان بوسسسسسسسسس هزارتا .......اِ اِ ببخشيد دوباره ماماني پر حرف شد!!
چيكار كنم دلم برات غش ميره عزيزكم......برم يه كم به كارهاي خونه برسم تا اگه مامانجون اومد نگه چه خونه نامنظمي
فعلا بووووووووس تا فردا كه بيام و بگم كه شما چند هفته ات هست بلاخره!!!
خدايا حافظ بچه ام باش