دينادينا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آتناآتنا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

فسقلی های من😍

دلواپسي!!

1390/9/12 19:33
نویسنده : مامانی
327 بازدید
اشتراک گذاری

جيگر طلاي من اين روزها همه فكر و حواس من به نفس كشيدن شماست!!! ميدونم عجيبه ولي دست خودم نيست خيلي نگرانم.

آخه وقتي كه خوابي عين فرشته ها راحت و بي سرو صدايي! جوري كه ميترسم! همش بايد وسط كارام بدوم و بيام به حركات شكمت نگاه كنم و بالا و پايين رفتنش و چك كنم تا خيالم راحت بشه ... فكر ميكني ديوونه ام؟..آره عزيزم من ديوونه ي تو ام....

فردا در يك اقدام انتحاري قرار شده با مامانجون اينا ببريمت مشهد پابوس امام رضا!

داستان از اين قرار بود كه مامانجون ميخواست براي تشكر از امام رضا كه شما رو بهمون هديه داده بود با باباجون و دايي جون برن مشهد چون اين روزها دهه اول محرم هست و پس فردا هم تاسوعاست و البته تا جمعه چند روز تعطيليه وقت خوبي بود ولي مجبور شدن بليط قطار شش تخته بگيرن و من حسابي قلقلك شدم گفتم حالا كه اونا جا دارن شايد امام رضا ميخوان كه شما رو هم ببريم و اولين سفرت متبرك باشه

اين بود كه حسابي رو مخ مامانجون و بابايي خودت كار كردم تا اجازه دادن كه بيام آخه ناناز من هوا خيلي خيلي سرده و همه ميترسن شما كه تازه امروز يكماه و نيمه ات شده سرما بخوري اما من دلم روشنه و خيلي خيلي خوشحالم كه امام رضاي مهربون مارو طلبيد...... البته بابايي دلش ميخواست كه عاشورا و تاسوعا رو توي شهر خودمون باشه اينه كه فردا شب با ما نمياد و چهارشنبه ظهر با هواپيما خودشو به ما ميرسونه...

خداي مهربون كمكم كن تا اين سفر رو به خوبي و خوشي پشت سر بگذارم و شرمنده شوهر و مامان و صد البته دخملكم نشم...

 

پ.ن:

دوستاي گلم مطلب (( چهل روزگي)) هم جديده بريد ببينيد فقط اين دينا فسقلي اجازه نميداد تمومش كنم اين بود كه مجبور بودم مدام ثبت موقتش كنم حالا امروز بلاخره تونستم تمومش كنم ..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان تربچه
12 آذر 90 21:42
سلام نگارین جونم
خوبی خانمی؟
ببخشید دیر به دیر میام
اما تو هم همچین زود نمیای ها!!!!!!!!!
تو رو خدا مشهد که رفتی من رو هم دعا کن
مخصوصا تاسوعا عاشورا
به دینا جون هم بگو برام دعا کنه

رمز رو برات خصوصی گذاشتم


چشم عزيزم مطمئن باش هميشه به يادت هستم

راستي من بلد نيستم رمزهاي خصوصي رو بخونم!!! كجا بايد دنبالشون بگردم هيج كجا نيستن كه؟!!
مامان یسنا
15 آذر 90 0:32
سلام ما هم اولین سفر ی ک با یسنا رفتیم مشهد پابوس امامرضا(ع).ما م دلواپس بودیم ولی وقتی امام رضا خواستتشون مواظبشونم هست.التماس دعا.
atefeh
26 آذر 90 11:18
سلام ديدي منم زود اومدم
وبلاگ قشنگي بود حيف كه دير پيداش كردم
ولي از اين به بعد هر وقت وقت داشتم بهتون سر ميزنم از طرف من ببوسش باي باي دينا


مرسي خانمي عوضش از اين به بعد مشتريش ميشي!!!!!
باي باي دخترعمو
atefeh
26 آذر 90 11:38
راستي اگر ميشه وب من هم جزو لينكتون بياريد


چــــــــــــــــــــشــــــــــــــم