هفت ماهگيت با تاخير مبارك عزيزم
سلام مامانم قربونت برم من، كه وقتي نگاهت ميكنم قند توي دلم آب ميشه و روزي هزاربار به خودم ميگم باوركن كه اين نيني ناز دخمل توئه! آخه ميدوني هنوز تو شوكم!!!!
اندر احوالات اين روزها بگم كه چون ترافيكمون تموم شده بود نتونستم بيام و حالا هرچي سعي ميكنم يادم نميادچه اتفاقاتي افتاده جز اينكه رفتيم دكتر و گفت علاوه بر اين چيزهايي كه بهت ميدادم كه شامل چلو ماهيچه پوره سيب زميني زرده تخم مرغ هست ميتونم خرما و بيسكوييت هم بهت بدم ماهم بدو رفتيم اول سرلاك خرما خريديم بعد هم يه عالمه بيسكويت!
قد و وزنت هم قرار بر اين شد: وزن 7300 هي روزگار!
قد 71 بازم هي روزگار!
خب اين ماه كيك نپختم ولي سالاد الويه مخصوص پختم كه به شكل عدد هفت تزيين شده و بسي خوشمزه بود! اينم عكسش
( فعلا عكس در دسترس نيست كامپيوتر دوربين رو نميشناسه!!)