دينادينا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آتناآتنا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

فسقلی های من😍

اين روزهاي تو... اين روزهاي من

1390/12/16 10:11
نویسنده : مامانی
260 بازدید
اشتراک گذاری

 

                                    

سلام عزيزترينم قشنگترينم نفسم همه كسم

روز به روز بيشتر به هم وابسته ميشيم من كه طاقت يه لحظه دوريت رو ندارم شماهم همينطور!!! تا وقتي كه صورتم رو ميبيني كه هيچ ! ميخندي و بازي ميكني اما اگه خداي نكرده برم يه گوشه كه ديگه توي ديدت نباشم شروع ميكني به گريه كردن

لثه هات خيلي خارش دارن انگشتم رو كه ميذارم توي دهنت چنان با ولع و محكم گاز گازش ميكني كه دردم مياد الهـــــــــــــــــــــــــي بميرم مادر نبينم ناراحتي داشته باشي عسلم

صبحها تا كنارت خوابيدم تو هم ميخوابي اما به محض اينكه من بيدار بشم بيدار ميشي!!! مجبورم صبحها تا ظهر بخوابم كه بيدار نشي و خوش اخلاق باشي(نه كه خودم خيلي سحر خيزم!!)

بساطي داريم موقع پوشك عوض كردن!!وقتي دارم بازت ميكنم ايــــــــــــــــــــــــنقدر خوشحالي و ميخندي كه نگو ولي خدا نياره اون موقع كه ميخوام ببندمت اينقدر خودتو سفت ميكني و پاهاتو سيخ، كه نميدونم چطور بايد چسبهاشو ببندم هردفعه هم مجبورم همينطور هول هولكي سرهمش كنم! تازگي ها هم كه نيم غلت ميشي هي وول ميخوري نميذاري كارمو بكنم خوبه راه نيافتادي وگرنه حتما فرار ميكردي خدا اون موقع رو بخير بگذرونه!!!

اينروزها حسابي سرم شلوغه از خريد عيد گرفته تا درست كردن بساط سفره هفت سين!!!(حالا هرسال همينجوري سرهمش ميكردم ها؟! ولي راستش امسال به يمن ورود تو دوست دارم خيلي خوگشل بشه) يه تقويم هم برات درست كردم بنظر خودم كه خيلي گَشَنگ شده حالا ببينم وُسعم ميرسه چاپش كنم يا نه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)