دينادينا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آتناآتنا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

فسقلی های من😍

يك خاطره تلخ يه روز بد

1390/6/20 14:46
نویسنده : مامانی
728 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماماني قشنگه خوبي دخملك گلم؟ الهي مامان فدات بشه..

امروز يه روز غم انگيز براي مامانه...... امروز سالگرد فوت داداشيته خوشگلم ..

 

ولي اگر امروز به ياد علي كوچولوم ناراحتم از طرفي هم خيلي خيلي خوشحالم كه با اينكه تو و داداشيت فقط يك روز باهم تفاوت داريد ولي تو هنوز پيشمي و اين يه قوت قلبه براي من كه ايشالله شما زود دنيا نمياي عزيزكم..

دلم نميخواد محيط اينجا برات غمناك بشه خانمي با اينكه قبلا دلم ميخواست خاطره اونروز رو بنويسم ولي الان دلم نمياد ....... نميخوام تو ناراحت باشي عزيزم..

فقط بدون كه روز خيلي خيلي خيلي خيلي سختي بود .........واي اصلا نميخوام به ياد بيارمش

درست دو سال گذشت و حالا تو جيگر من پيشمي دوست دارم عزيزم خيلي زياد..

اين روزها خيلي زياد تكون ميخوري و دلبري ميكني مامانجان.

مثلا از ديروز 24 ساعت تمام بيدار بودي و بازي ميكردي خوشگله من اي جااااااااااااااااانم.

اين روزها باباييت روز به روز علاقه اش به تو بيشتر ميشه و بيشتر هواتو داره ديگه نميذاره من دست به سياه و سفيد بزنم( البته حالا نه اينقدر !!!) همش ميگه مواظب تو باشم مثلا چند شب پيش كه رفته بودم براي شما رو تختي بخرم اينقدر ضايع بازي در آورد و جلوي همه گفت بشين.. راه نرو...چرا بيخودي ور ميري بخر بريم ديگه(انگار اومدم هويج بخرم!!!) ...هركي هم كه ميخواست از بغلم رد بشه انگار كه تريليه!!! همچين دستهاشو دور من حائل ميكرد كه حسابي آبروم رفت!!! منم قهر كردم اومدم تو ماشين هنوزم قسمت نشده دوباره بريم برات رو تختي بخريم ميترسم آخرش دنيا بياي اين يه قلمت مونده باشه!!

ديروز هم ميگفت بيچاره بچه ام اولين كاري كه ميكنه گريه است... نميشه بخنده؟!!!! كلي بهش خنديدم بعد هم گفتم اگر خودشم گريه نكنه ميزننش گريه ميكنه ....بابايي هم عصباني گفت هيچ كس حق نداره بچه منو بزنه غلط ميكنن !!!! ببين چه بابايي مهربوني داري يه وقت اذيتش نكني ها؟

مامانجون بيچاره هم كه از استرس خواب نداره اگر هم بخوابه يا خواب ميبينه من دارم از يه بلندي ميپرم يا دارم رانندگي ميكنم يا هركار خطرناكي رو و اونم تو خواب داره همش منو دعوا ميكنه كه مثلا تو حامله اي چرا حواست نيست؟!!!

خلاصه ماماني اينجا همه مواظب شماهستن خودتم مواظب خودت باش و زود نيا باشه جيگر طلاي من؟؟

خب ماماني امروز 33 هفته هم تموم شد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.

فقط و فقط 5 هفته مونده اي خدا كي بشه اين چند وقت هم به خوبي خوشي بگذره هي خدا.

هفته 33 بارداري

 

کودک شما چگونه تغییر می کند؟

در اين هفته وزن كودك شما كمي بيشتر از 1810 گرم و طول بدن او (از سر تا پاشنه پا) حدود 43.7 سانتي متر مي شود. چروكها و همچنين رنگ سرخ پوست او كمتر شده و در حالي كه اكثر استخوانهاي او در حال سخت شدن هستند جمجمه او هنوز نرم بوده و استخوانهاي جمجمه كاملا به يكديگر نچسبيده اند. اين امر به او كمك مي كند تا راحت تر از مجراي زايمان عبور كرده و به دنيا بيايد.

شما چگونه تغییر می کنید؟

شما ممكن است درد و يا حتي كرختي در انگشتها، مچ و دستهاي خود حس كنيد. بافتهاي مچ دست شما همانند بقيه بافتهاي بدنتان ممكن است متورم شوند. در اين صورت فشار در كانال مچ (كه يك مجراي استخواني در مچ دست شماست) افزايش مي يابد. عصبهايي كه از اين مجرا عبور مي كنند تحت فشار قرار مي گيرند كه در نتيجه عوارضي همچون بي حسي، خارش، تير كشيدن، احساس سوزش، تير كشيدن و يا درد مبهم بروز مي كنند. استفاده از مچ ‌بند را امتحان كنيد يا در هنگام خواب يك بالش زير دستهاي خود قرار داده و آنها را بالاتر از سطح بدن نگاه داريد. اگر بايد در محل كار به طور دائم از دستهاي خود استفاده كنيد، مثلا تايپيست هستيد يا در خط مونتاژ يك كارخانه كار مي كنيد، هنگام استراحت دستهاي خود را در حالت كشيده قرار دهيد.
اگر به هنگام خواب در شب مشكل داريد يك بالش بين پاها و زير پشت خود قرار دهيد. اگر اين كار به شما كمك نكرد چند بالش زير سر خود قرار داده و سعي كنيد در حالت نيمه نشسته بخوابيد و حتي مي توانيد در حالتي كه كاملا روي تخت نشسته و به بالشها تكيه داده ايد بخوابيد. اگر دفعات رفتن به توالت خواب شما را به هم ريخته است، از عصر به بعد مايعات كمتري مصرف كنيد.
براي اكثر خانمها روابط جنسي در دوران حاملگي تا قبل از پاره شدن كيسه آب و فرا رسيدن زمان زايمان مشكلي ايجاد نمي كند. با اين حال توصيه مي شود كه در هفته هاي آخر آميزش با استفاده از كاندوم باشد يا اصلا انجام نشود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نفس طلایی
20 شهریور 90 14:50
سلام انشاالله دخمل قشنگ صحیح و سالم و به موقع بیاد تو اغوشت
مامانی
21 شهریور 90 9:55
مامانم همیشه به من میگفت دستت و بکش روی شکمت و بگو سالم باشی و وقت خودت به دنیا بیا
باورت میشه امیرعلی 1ماه زودتر به دنیا اومد اصلا انتظار نداشتیم
انشاءالله به سلامتی زایمان میکنی


ممنون خانمي ايشالله كه امير علي شما هم 120 سال زير سايه پدر مادر زندگي كنه
مامان ابوالفضل
22 شهریور 90 22:35
سلام سلام سلام
به سلامتی
هفته ی سی و پنجم مبارک
ایشاالله این چند هفته هم به راحتی بگذره و گل دختر و بغل کنی



قربون شما ...... ايشالله دعا بفرماييد!! راستي هفته 35 نيست كه تازه 33 هستش!!!

منامامان الینا
26 شهریور 90 12:40
از دست این باباها!