100 روزگي
كوچمولويه من عسيسكم جووونم نفسم مامانم قربونت برم
100روزگي ات مبارك باشه نانازم فدات بشم من
ايشالله 100000 روزگي ات عزيزم( راستي ميشه چند سال؟؟!!؟!؟)
از اونجايي كه مامانت خيلي خيلي باذوق تشريف دارن دوباره برات كيك گرفتيم و يه عالمه عكس!
رفتيم خونه مامانجون و دور هم بوديم كيك خورديم ولي اولين پنج شنبه اي بود بعد از بدنيا اومدن شما كه ديگه پيش مامانم نموندم! و براي خواب برگشتيم خونه....
آخر وقت هم چون خيلي خوابت ميومد مجبور شديم باعجله برگرديم خونه تا بدخواب نشي.. اين شد كه عكسها توي دوربين دايي جون جا موند! حالا تويه يه پست ديگه برات ميذارمشون قربونت برم جيجيلي من...
امروز هم بلاخره زخم واكسن روز اولت خوب شد!! يعني درست صد روز طول كشيد! عجب ميركوبي بوده!!
كم كم داري ياد ميگيري خنده هاي با صدا تحويل بدي و قهقهه بزني ... اي جااااانم كي اونروز مياد...
خيلي بلايي... ياد گرفتي سرفه الكي ميكني تا يا بهت بخنديم يا بغلت كنيم... جوونم .... وقتي هم در ادامه سرفه تو منم سرفه الكي ميكنم تو هم شروع ميكني به خنديدن و ذوق كردن... فداي تو بشم من
ديروز رفتم برات چندتا گلسر كوجمولو خريدم .... وقتي زدم به سرت داشتم ذوق مرگ ميشدم...
چندتا از لباسهاي نازت بدون اينكه تنت كني بهت كوچيك شده.... كلي غصه خوردم....
ديشب براي بار سوم ناخنهاتو گرفتيم ولي نميدونم چطوري بازم صورتتو خط خطي ميكني!
خب ديگه برم به كارام برسم كه بابايي قول داده امشب ببرتمون بيرون هورررااااا.... البته اگه جنابعالي بذاري؟!